آدمهایی که 15، 18 و 20 بار با ارتکاب جرایم مختلف دستگیر شده و راهی زندان شده اند، تبهکارانی که بارها عکسشان بعد از دستگیر شدن برای شناسایی توسط شاکیان و مالباختگان در مطبوعات منتشر شده اما بعد از مدت نه چندان طولانیای، با گذاشتن وثیقه از زندان مرخصی گرفتهاند و آنوقت خیلی راحت زدهاند به چاک و دوباره تبهکاریهایشان را البته بهصورتی بسیار حرفهایتر از سر گرفتهاند.
آنها هر بار بعد از دستگیری، در مقابل دهها شاکی جدید میایستند که مال و زندگیشان برباد رفته؛ آدمهایی که در بسیاری از مواقع دستشان به هیچ جا هم بند نمیشود و بعد از مدتها رفتوآمد باید منت سارق، کلاهبردار و جاعل و... را بکشند تا مقداری از اموالشان را شاید در قبال دادن رضایت پس بگیرند.
مردی با 18 مورد سابقه
روز گذشته رئیس پلیس آگاهی تهران، خبری درباره یکی از این مجرمان سابقه دار اعلام کرد؛ متهمی که بعد از آنکه سال گذشته برای هجدهمین بار دستگیر شده بود با گذاشتن وثیقه از زندان فرار کرده بود و هفته گذشته برای نوزدهمین بار به اتهام اخاذی با جعل عنوان ماموران پلیس دستگیر شده بود.
امروز از وقتی آمدهام روزنامه دارم به تماسهای تلفنی جواب میدهم. بیشتر تماس گیرندگان خوانندگانی هستند که خبر دستگیری قدیمیترین مامورنمای تهران را که با 18 سابقه، وثیقه گذاشته و از زندان فرار کرده است را خوانده اند. آنها اولش میپرسند که آیا این خبر راست است یا درباره تعداد سوابق این متهم اغراق شده است؟
و وقتی که میگوییم خبر دقیقا از رئیس پلیس آگاهی نقل شده است با تعجب میپرسند وقتی یک متهم که سال گذشته با این همه جرایم دستگیر شده، میتواند با گذاشتن وثیقه به راحتی از زندان فرار کند و آنوقت با همبندی خود و پسرش یک باند مخوف راه بیندازد که این همه اخاذی را در شهرهای مختلف رقم زده اند، دیگر با چه امیدی باید شکایت کرد؟
دلیلشان هم این است که در این شرایط هنوز چند هفته یا چند ماه از دستگیری متهم نگذشته که سرو کلهاش در محل پیدا میشود و این بار با تهدید میخواهد که رضایت بگیرد.البته این تنها موردی نیست که متهمی با این تعداد سابقه با گذاشتن وثیقه و گرفتن مرخصی از زندان فرار کرده است؛
کافی است نگاهی سرسری به صفحات حوادث رسانهها بیندازید تا دستتان بیاید که در همین یک یا 2ماهه اخیر، روزنامهها چند خبر مربوط به دستگیری سارق، کلاهبردار و سایر تبهکاران را با عکس چهره باز آنها منتشر کرده اند؛ متهمان و محکومانی که هر کدام سوابق مختلفی داشتهاند و تعداد زیادی از آنها بعد از گرفتن مرخصی و گذاشتن وثیقه از زندان فرار کرده و دیگر بازنگشتهاند.
واقعیت این است که اکنون مرخصیهایی که با هدف فرار از زندان گرفته میشود، به یکی از مشکلات مهمی تبدیل شده که کمکم دارد بدجوری جامعه را نسبت به اعمال قانون و جدیت در برخورد با تبهکاران ناامید میکند و اگر هر چه زودتر فکری برایش نشود ممکن است افراد جامعه امیدشان را به اجرای عدالت از دست بدهند.
ما اکنون با تبهکاران سریالیای روبهرو هستیم که بعد از هر بار دستگیری، برایشان قرار وثیقه- حتی وثیقههای سنگین- صادر میشود ولی آنها با گذاشتن وثیقههایی که در برخی از موارد جعلی هم هستند به راحتی از زندان خارج شده و فرار میکنند و آنوقت با حرص و طمعی باورنکردنی شروع به ارتکاب جرم میکنند تا تقاص این مدتی را هم که در زندان بودهاند و به قول خودشان از کار و زندگی افتادهاند، از مردم بگیرند.
بهنظر میرسد حالا زمان آن فرا رسیده است تا در مورد قرارهای وثیقه و دادن مرخصی به متهمان سابقه دار دقت بیشتری صورت گیرد، چرا که کسانی که بدون بررسی دقیق این قرارها را میپذیرند و با مرخصی چنین تبهکارانی موافقت میکنند باید در جرایمی هم که صورت میگیرد پاسخگو باشند.